» حضرت داوود
داستان داود به روایت عهد عتیق
بسم الله الرحمن الرحیم
داود (عبری: דָּוִד داوید به معنی محبوب) دومین پادشاه اسرائیل به روایت عهد عتیق بود. در این کتاب پادشاهی برحق اما نه بیاشتباه، جنگجویی متبحر و نوازنده و شاعری بزرگ معرفی میشود. تعدادی از ترانههای منسوب به وی در کتاب مزامیر یا زبور جمعآوری شدهاست.
داود، پسر یسی از فرزندان یهودا و از طایفهٔ بنیاسرائیل بود که در بیتلحم زاده شد. داود، دو پسر به نامهای آدونیا و سلیمان داشت. داود در سال ۱۲۵۰ پیش از میلاد، توانست اورشلیم را از دست کنعانیان آزاد کند و آن را «پایتخت اسرائیل» خواند. به روایت عهد عتیق، داود، تابوت عهد را که حامل ده فرمان و ردای موسی و نسخه اصلی تورات بود به اورشلیم آورد و آن را در معبدی جدید نصب کرد.
داود چهل سال در یهودیه فرمان راند و در ۷۱ سالگی در اورشلیم درگذشت. جسد داود را بر کوه صهیون دفن کردند.
سلیمان، فرزند داود، با ادامه کاری که پدرش آغاز کرده بود، شهر را گسترش داده و معبد مقدس یا هیکل سلیمان را که امروزه معبد اول خوانده میشود در شهر اورشلیم بنا کرد.
مسح شدن داوود
قوم اسرائیل ابتدا دارای پادشاه مشخصی نبود و مسائل آن توسط گروهی از افراد به نام قاضیان حل میشد. بعد از اینکه اسرائیلیها از خداوند درخواست پادشاهی نمودند، او طالوت را به عنوان اولین پادشاه اسرائیل برگزید. با اینکه طالوت در ابتدا موفق بود ولیکن به دلیل کارهای او برکت از او دور شد و خداوند او را رد کرد. خداوند به طالوت میگوید که پادشاهی را از او گرفته و به فردی بهتر از او خواهد داد. کتاب مقدس میگوید که در این زمان ساموئل به دنبال فردی از بین فرزندان یسی برای جایگزینی طالوت بود. ساموئل هفت پسر یسی را دید ولیکن به او گفت که خداوند هیچیک از آنان را انتخاب نکرده است. ساموئل به یسی میگوید که آیا او پسر دیگری دارد و او پاسخ میدهد که کوچکترین پسر او مانده است. یسی داوود را به نزد ساموئل میاورد و در این هنگام خدا به ساموئل میگوید که "برخیز و او را مسح کن. او آن فرد است" ساموئل روغن مقدس مسح را میگیرد و داوود را مسح میکند.
در دربار طالوت
به دلیل کارهای نادرست طالوت توسط یک روح شیطانی مورد آزار قرار میگیرد و مشاوران او به او پیشنهاد میکنند که داوود را به نزد خود بیاورد که او جنگجوی شجاع و نوازنده ای چیره دست است. داوود به نزد طالوت میرود و شروع به نواختن ساز خود میکند و روح شیطانی از نزد طالوت دور میشود.
داوود و جالوت
مردان اسرائیل در زمان طالوت با فلسطین وارد جنگ شدند.داوود شنید که قهرمان فلسطین جالوت مردان اسرائیل را به مبارزه تن به تن دعوت کرده است. جالوت در برابر چادر اسرائیلیها شروع به بی احترامی به طالوت و قوم اسرائیل نمود. داوود به طالوت گفت که او حاضر به مبارزه با جالوت است. داوود پنج سنگ برداشت و جالوت را در سر به وسیله سنگ هدف قرار داد. جالوت به زمین افتاد و داوود به وسیله شمشیر او سر او را برید. فلسطینیها با مشاهده شکست خوردن قهرمانشان از ترس فرار کردند.
داوود و یوناتان
طالوت داوود را فرمانده ارتش خود کرد و دختر خود میشال را به شرطی که داوود او را از نقشه طالوت خبردار کند و داوود به بیابان فرار کرده و قهرمان مردم میشود. پادشاه فلسطین اشیش شهری را به او میدهد ولیکن وقتی اشیش قصد حمله به طالوت را دارد داوود از جنگ خود را معاف میکند.
اورشلیم و عهد خدا با داوود
داوود اورشلیم را تسخیر کرده و آن را پایتخت خود میکند. داوود تابوت عهد را به اورشلیم میاورد و تصمیم دارد که برای خداوند معبدی بسازد. ولیکن ناتان پیامبر اسرائیل به داوود میگوید که معبد توسط پسر او سلیمان ساخته خواهد شد. ناتان به داوود میگوید که خداوند با او عهد بسته است و اهل بیت او را برکت خواهد داد "تخت پادشاهی تو برای همیشه باقی خواهد ماند" داوود تمامی دشمنان اسرائیل را شکست میدهد.
بث شبع و اوریای حتی
داوود با اوریای حتی، بثشبع مرتکب میشود. بث شبع در اثر این اتفاق باردار میشود. داوود به دنبال اوریا که در این زمان به همراه ارتش اسرائیل مشغول جنگ است میفرستد تا بخوابد تا هویت کودک معلوم نشود. ولیکن اوریا میگوید که اکنون زمان این کار نیست. داوود به اطرافیان خود دستور میدهد که مطمئن شوند که اوریا در جنگ کشته خواهد شد تا او بتواند با بث شبع ازدواج کند. اینکار داوود باعث خشم خداوند نسبت به او میشود. ناتان به داوود میگوید که عمل او باعث خشم خداوند نسبت به او شده است و اینکار باعث میشود که اول شمشیر از اهل بیت او دور نشود.دوم خداوند یکی از زنان او را گرفته و به فرد دیگری خواهد داد و همه خواهند دانست که آن فرد با همسر قبلی او خوابیده است. سوم یکی از پسران او خواهد مرد. داوود توبه کرده و از خدا درخواست بخشش میکند ولیکن پسر او میمیرد.
پسر داوود ابسالوم شورش میکند
پسر داوود ابسالوم شورش کرده و داوود به اورشلیم فرار میکند. ابسالوم در جنگ با داوود شکست خورده و کشته میشود و یکی از فرماندهان داوود سر او را از تن جدا میکند. وقتی داوود متوجه میشود گریه کرده و در عزای پسر خود مینشیند.
مرگ داوود
بعد از اینکه داوود به سن کهنسالی رسید سلیمان پسر بث شبع به پشتیبانی ناتان پیامبر به پادشاهی رسید. داوود وصیت خود را به سلیمان میکند و از او میخواهد که دشمنان او را نابود کند. داوود در کوه صهیون دفن میشود.
خانواده داود
در برخی روایات اسلامی داود را نه از نسل یهودا بلکه از نسل لاوی دانستهاند.
در مسیحیت
در مسیحیت ایده مشیحا بسیار مهم است. این ایده مرتبط با پادشاهی زمینی است که توسط خداوند مسح شده است. در اناجیل معمولاً از عیسی به عنوان پسر داوود یاد میشود. از این رو در مسیحیت عیسی وارث تخت داوود دانسته میشود و زندگی آن دو شبیه هم است.
در اسلام
داود در قرآن پیامبر و خلیفه خدا در زمین نامیده شدهاست. واژه داود که در زبان عبری «داوید» تلفظ میشود، به معنای «محبوب »بوده و نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل میباشد، او اولین پیامبری است که دارای کتاب آسمانی به نام «زبور» بوده و از ذریه اسحاق (ع) فرزند ابراهیم و همعصر با «اشموئیل» میباشد و از جمله انبیایی است که دارای حکومت و منصب قضاوت بوده و زبان پرندگان را میدانسته. حضرت داود(ع) در سر زمینی بین مصر و شام دیده به جهان گشود، او از نواده های حضرت یعقوب است و به نُه واسطه به یکی از فرزندان حضرت یعقوب می رسد، پدرش «ایشا» نام داشت. او صد سال عمر کرد، که چهل سال از آن را حکومت نمود. حضرت داود در روایات اسلامی فرزند «ایشا بن لاوی بن یعقوب است. ایشا، ده پسر داشت که داود از همه کوچک تر بود و به شغل شبانی اشتغال داشت. اما داود (ع) دارای نوزده فرزند بود که از میان آنها سلیمان(ع) جانشین او شد. چون در قرآن هیچ کار نادرستی به داوود نسبت داده نشده است مسلمانان داستان بث شبع و زنای داوود را نفی میکنند.
داستان داود در قرآن این گونه است که در سوره بقره میگوید :چون طالوت با لشکریان [خود] بیرون شد گفت خداوند شما را به وسیله رودخانه هایی خواهد آزمود پس هر کس از آن بنوشد از [پیروان] من نیست و هر کس از آن نخورد قطعاً او از [پیروان] من است مگر کسی که با دستش کفی برگیرد پس [همگی] جز اندکی از آنها از آن نوشیدند و هنگامی که [طالوت ] با کسانی که همراه وی ایمان آورده بودند از آن [نهر] گذشتند گفتند امروز ما را یارای [مقابله با] جالوت و سپاهیانش نیست کسانی که به دیدار خداوند یقین داشتند گفتند بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار به اذن خدا پیروز شدند و خداوند با شکیبایان است.و هنگامی که با جالوت و سپاهیانش روبرو شدند گفتند پروردگارا بر [دلهای] ما شکیبایی فرو ریز و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز فرمای.پس آنان را به اذن خدا شکست دادند و داوود جالوت را کشت و خداوند به او پادشاهی و حکمت ارزانی داشت و از آنچه میخواست به او آموخت و اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمیکرد قطعاً زمین تباه میگردید ولی خداوند نسبت به جهانیان تفضل دارد.در جای دیگر به قضاوت های عادلانه داود می پردازد:و داوود و سلیمان را [یاد کن] هنگامی که در باره آن کشتزار که گوسفندان مردم شب هنگام در آن چریده بودند داوری میکردند و [ما] شاهد داوری آنان بودیم. پس آن [داوری] را به سلیمان فهماندیم و به هر یک [از آن دو] حکمت و دانش عطا کردیم و کوهها را با داوود و پرندگان به نیایش واداشتیم و ما کننده [این کار] بودیم.
منابع
اورشلیم: پایتخت مذاهب (بیبیسی فارسی)
اورشلیم: پایتخت مذاهب (بیبیسی فارسی)
بحارالأنوار ج : ۱۳ ص: ۴۴۰ و تفسیرالقمی ج : ۱ ص: ۸۲ و قصصالأنبیاء سید نعمتالله جزایری ص: ۳۳۱(سوره ص آیه ۲۶)
قرآن:سوره بقره 249 تا251/انبیا78تا80
عاطف الزین، سمیح، داستان پیامبران علیهم السلام در قرآن، ترجمه علی چراغی، اول، تهران: ذکر، ۱۳۸۰
کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران: اساطیر، ۱۳۷۹
Email : aliakbarnba1380@gmail.com - karimishahrabi@gmail.com
*لطفا نظر دهید*
» تاریخ انتشار : 1393/12/19 » بازدیدها : (0) » نظرات : (0)
|